سرمایهگذار اسمارت كسی است كه بیش از هر پارامتر دیگری به پارامتر فیوچر یا همان آینده اهمیت بدهد. از این جهت وقتی از سرمایه گذاری هوشمندانه صحبت میکنیم اول باید تعریفمان از سرمایه گذاری و مهمتر از آن آینده را مشخص کنیم.
تعریف سرمایه گذاری ساده و سرراست است. ما با دارایی و به طور مشخصتر با دارایی مالیمان یك دارایی یا كالای دیگری میخریم با این دیدگاه كه در آیندهای نه چندان دور ارزش آن بیش از امروز خواهد بود. اما چرا باید چیزی که ما میخریم ارزشی بیش از امروز پیدا کند؟ چه نیازی به آن در آینده وجود دارد و چه ارزشی برای آینده خواهد داشت که به آن اهمیت و ارزش بدهند؟
برای پاسخ دادن به این سئوال باید چه كار كنیم؟ باید آینده آن محصول را مقداری بررسی كنیم. در دیدگاه كلانتر یك سرمایهگذار داراییهایش را روی داراییهای مختلف میگذارد و به نوعی پولش را روی داراییهای مختلف سرمایهگذاری میكند با این دیدگاه كه در بلندمدت یا همان آینده بتواند سود بیشتری كسب كند.
چنین شخصی اگر بخواهد در کاری که میکند موفق باشد به چه چیزی نیاز دارد؟ پاسخ بازهم ساده و سرراست است! او باید یك مقدار در مورد آینده بداند، اینكه بداند آینده به چه شكل است و چه تغییراتی خواهد کرد و فرصتها و چالشها و تهدیدهای آن آینده چه خواهند بود… هر چقدر سرمایهگذار بیشتر در مورد آینده بداند معنایش این است که احتمالا سرمایهگذاری هوشمندانهتر و سودآورتری هم خواهد کرد.
وقتی صحبت از سرمایهگذاری روی رمزارزها میشود هم ماجرا دقیقا از همین قرار است. رمزارزها بخشی از آیندهای هستند که در حال نزدیک شدن به ما و زندگی ما و البته تاثیر گذاشتن روی جنبههای مختلف زیست انسانیمان است. در واقع اینجا صحبت از یک آینده است نه صرفا یک رمزارز خاص یا یک شیوه جدید پرداخت یا فرصتی هیجانی برای سود بردن در کوتاهمدت!
در جستجوی جایگاه برندگان آینده
ما در مورد یك تكنولوژی صحبت میكنیم كه سرمایهگذاری كردن در آن میتواند ما را جزو برندگان آینده قرار بدهد، آن هم با دیدگاه كلانتر، كه ما اول از همه آینده را تصویر کنیم و با خود بگوییم كه آینده به چه شكل خواهد بود و سپس ببینیم در آن آینده نوع مبادلات مالی، مؤسسات مالی، تراكنشها، نهادهای واسطه، تكنولوژیهای غیرمتمركز و … به چه شکل خواهد بود و هر یک از این مفاهیم مرتبط با جهان امروز چه تغییراتی را در آن شاهد خواهند بود.
با چنین دیدگاهی است که باید درباره آینده و فرصتهای سرمایهگذاری آن (چه رمزارزها و چه پروژههای فناورانه دیگر) صحبت کرد. وقت آن رسیده که این دیدگاه را رها كنیم كه یک چارت در ضرر است و آن دیگری سود میدهد! گرفتار شدن در چارتها برای یك سرمایهگذارِ باهوش و حرفهای بازی کردن در یک سطح خیلی پایین است! بازیای که او را از دیدن درست آینده و فرصتهای آن محروم خواهد کرد.
سرمایهگذارهای باهوش و منطقی که درگیر اداره داراییهای چند میلیون دلاری هستند نهتنها به دنبال چارتها و پروژههایی که داعیه رشدهای نجومی دارند نیستند بلکه اساسا از چنین بازارهایی گریزانند.
سرمایهگذار هوشمند به دور از بلیتهای بختآزمایی که این روزها چارتفروشها عرضه میکنند و وعده رفتن به ماه (ادبیاتی که با تاکید به رشد چندده هزار درصدی برخی رمزارزها شکل گرفته است!) به بنیان و آینده فناوریها و شرکتها و حوزههای مختلف فکر میکنند.
سرمایهگذار باهوش کسی است که بیشتر از اینكه بخواهد تمركز کند روی اینكه فلان رمزارز چقدر قرار است رشد کند یا حتی صرفا روی رمزارزها تمرکز داشته باشد به این فکر میکند که فردا چه شکلی است؟ آینده چیست و کی میرسد و فرصتهای آن کدامند!
مختصات آینده چیست؟
وقتی از دیدگاه كل به جزء برسیم، مخاطبِ هدف بیشترین بازخورد را خواهد گرفت. وقتی در مورد مختصات آینده حرف میزنیم نمیتوانیم به شرکتهایی که این روزها در حال توسعه فناوریهای فردا هستند بیتوجه باشیم. شرکتهایی که روی مگاترندهایی چون ماشینهای الکتریکی کار میکنند و با استقبال سرمایهگذارهای آیندهنگر مواجه شدهاند. آنهم زمانی که هنوز یک محصول هم به بازار ندادهاند. سرمایهگذاری که مختصات آینده را ببیند از امروز دست به کار میشود و تیمها و آدمها و پروژههای مستعد را شناسایی میکند. آدمهایی که تمرکز خود را روی روندهای مهمی گذاشتند که در آن آینده نه چندان دور پیشران یا درایور بزرگ محسوب خواهند شد.
برای نمونه یكی از بزرگترینِ این درایورها اكتشافات فضایی است. امروز برای بسیاری سوال است که شرکتهای بزرگی چون آمازون، ویرجین آتلانتیک و تسلا چرا این حجم از سرمایه و منابع انسانی را صرف سفرهای فضایی میکنند. این سرمایهگذاریها جز با دیدن مختصات آینده هیچ توجیهی ندارد. آنها که در یک چشمانداز بزرگتر سرمایهگذاری کردهاند باور دارند نهایتا در 20 سال آینده در اكتشافات فضایی به نقاط خیلی مهمی خواهند رسد كه گستره دید بشر و فرصتهای پیشروی زندگیاش را دگرگون خواهند کرد. چنین اتفاقی در حوزه وب ۳ و مالتیورسها هم افتاده است. جایی که این روزها سرمایههای زیادی وارد آن شده و پروژههای مختلفی در حال توسعهاند.
تلاش انسان برای رسیدن به زیست چندگانه و دسترسی به دنیاهای متفاوت توجه سرمایهگذارهای باهوش را به خود جلب کرده است.. این تغییرات میتواند زندگی همگان را تحت تأثیر قرار بدهد. این تغییرات در حال حاضر برای خیلیها خندهدار است و برای خیلیها شوكهكننده و البته برای خیلیها بینشدهنده! از جمله برای سرمایهگذارهای باهوش که به دنبال بینشهای تازهای از این تغییرات و جستجوی فرصتهای سرمایهگذاری آن هستند. از دیدگاهِ چنین سرمایهگذاری پرسش اساسی این است که چطور میشود از این حركت و دگرگونی بزرگ سهمی داشت؟ شاید برای دولتها و رگولاتورها چنین آیندهای و چنین تغییراتی تا حدودی ترسناک و نگرانکننده باشد اما برای سرمایهگذارهای آیندهنگر تنها فرصتها هستند که جلوهگری میکنند.
نکته جالب این است که دولتهای باهوش و آیندهنگر بهجای ترس به سراغ پیشبینی آینده رفتهاند. بهخصوص آنها که در انقلابهای فناورانه قبلی عقب مانده و سهمی برنداشته بودند حالا تلاش دارند از این تغییر بزرگ به عنوان یک فرصت استفاده کنند.
هنوز بسیاری از دولتهای صنعتینشده فکر میکنند مسیر درست رسیدن به اقتصاد موفق دنبال کردن مسیر کشورهای توسعهیافته است. در حالی که آنها خود این روزها به بنبستهایی چون تغییرات آبوهوایی و کمبود و گرانی سوختهای فسیلی رسیدهاند.اما اگر قرار باشد كشورهای مختلف به این مسیرهای پاخورده نروند، چه انتخابهای دیگری پیشروی خود دارند؟ یکی از انتخابها دقت کردن به تغییراتی است که فناوریهای در حال توسعه امروز، در آینده ایجاد خواهند کرد. برای نمونه آنها که امروز به فکر استفاده از فرصتهای همهگیر شدن ماشینهای الکتریکی یا حتی سرمایهگذاری روی خود آنها هستند حتما موفقتر از کسانی هستند که هنوز به فکر تولید ماشینهای بنزینی با طراحیهای بهینه و سرعتهای بالاتر هستند.
چقدر با آینده فاصله داریم؟
5 سال قبل مردم آگهیهایشان را در روزنامه همشهری منتشر میكردند و میدیدند ولی این روزها زنان خانهدار حتی در شهرهای کوچک در حال خریدو فروش کالاهایی که به آنهای نیاز ندارند روی پلتفرمهایی چون دیوار و شیپور هستند!
آنچه در 5 سال گذشته وجود نداشته و با سرعت زیاد آمده و جای خود را در خانههای مردم باز کرده است. دلیل سرعت بالای تغییرات در این سالها هم این بوده که مفهومی به نام نرمافزار و توسعة آن به زندگی ما وارد شده است، توسعة نرمافزار نسبت به توسعة سختافزار سریعتر است. با همین نسبت میتوان گفت در مالتیورس و متاورس ما یك بخش نرمافزار داریم و یك بخش سختافزار.
تمام سختافزاری که ما برای ورود به دنیایی مانند متاورس نیاز دارید یک عینک هوشمند است. نقطه اتصال ما و ابزار تعامل ما با دنیای تجارت الکترونیک یا همان ایكامرس، گوشیهای هوشمند بودهاند.
اما وقتی اسمارت گلس روی چشم ما بنشیند یا ویآر هدست كه احتمالا پس از مدتی با کوچک شدن روی اسمارت گلسها تعبیه خواهند شد، به شیوه دیگری دنیای ما تغییر خواهد کرد. در لایه نرمافزاری تغییرات زیادی در حال وقوع است و وقتی این تغییرات با دستاوردهای سختافزاری ترکیب شوند نهایتا تا ۵ سال دیگر، آیندهای که از آن صحبت میکنیم از راه خواهد رسید.
چند پیشران مختلف برای ساخت این دنیا نیاز است كه برخی از آنها همین حالا در دسترساند. اینترنت پرسرعت، رسیدن به سختافزار موردنیاز، توسعه یوآی و یوایكس و موتورهایی كه میتوانند گرافیك سنگین و باکیفیت تولید كنند. با این وجود هنوز جهان ما در نقطهای ابتدایی است یعنی هر مالتیورسی در سالهای پیشرو ایجاد شود و انسان هر زندگیای بتواند در این فضاهای دیجیتال داشته باشد، شبیه تجربه اینترفیس وبسایت آمازون در سال ۲۰۰۰ است؛ تا این حد ابتدایی و مستعد برای رشد و تغییر بیشتر. اما هرچه جلوتر برویم این آینده به شدت واقعیتر میشود و در 5 سال آینده این داستان میتواند همهگیر شود، اما احتمالا داستان بزرگ طی ۲۰ سال آینده رقم خواهد خورد.