25 نکته برای چک لیست تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال: Major-Micro Caps، ICO ، STO ، IEO ، PoW و PoS
پس از مدتی که بیتکوین توانست محبوبیت به دست آورد، مردم شروع به یافتن راههای جدید برای تامین بودجه برای ایدههای خود در مورد ارزهای دیجیتال بعدی کردند. در اوایل کار بیتکوین تصور براین بود که تنها راه برای منصفانه به دست آوردن ارزهای دیجیتال اثبات انجام کار است. جایی که 100 درصد این ارزها تنها به صورت ماینگ به دست میآمدند و کاربران برای به دست آوردن این ارزها باید با یکدیگر رقابت میکردند و زودتر از بقیه عملیات استخراج یک بلوک را انجام میدادند. البته با گذشت زمان به جز بیت کوین سایر ارزهای دیجیتال به میان آمد به همین دلیل درست مانند سایر دارایی ها باید به صورت بنیادی کریپتوها را نیز تجزیه و تحلیل کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در این مقاله شما را با چک لیست تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال آشنا کنیم.
اما اتریوم این موضوع را تغییر داد. اتریوم پروژهی خود را از طریق ICO( فروختن توکن اولیه قبل از این شبکه فعالیتش را آغاز کند.) تامین مالی کرد در این روش 12 میلیون اتر به توسعه دهندگان و 60 میلیون اتر برای شرکت کنندگان ICO اختصاص داده شده بود. امروزه 106.4 میلیون اتر در شبکهی اتریوم در جریان است که از این مقدار 67.6 درصد آن در دست مردم است که این میزان منطقی به نظر میرسد.
در مورد ارائهی سکهی اولیه(ICO) نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی این موضوع را به عنوان کلاهبرداری آسان در نظر میگیرند اما در مقابل نیز برخی افراد این روش را راهی برای تامین بودجه پروژه و پاداش به اولین افراد حاضر در شبکه میدانند. اما مهمترین سوال این است که چقدر باید از توکنها به صورت ICO ارائه شود تا آن را منطقی ارزیابی کنیم؟
پس از اینکه اتریوم توانست به خوبی از این طریق بودجه به دست آورد. استفاده از روش ICO برای تامین بودجه بسیار شایع شد . بسیاری از پروژهها با تخصیص ارزهایی که شناخته شده نیستند سعی کردند تا از اعتماد سرمایهگذاران ساده لوح استفاده کنند و این گونه بتوانند به آیندهای شبیه به بیتکوین برسند.
برخی از پروژهها، مانند DASH دارای استخراج فوری (instamines) بود که در آن درصد زیادی از سکه ها در اولین بلوک استخراج میشدند همچنین در این بلوک پاداش استخراج بسیار زیاد بود. لازم به ذکر است این میزان پاداش برای افرادی که در پروژه سرمایهگذاری میکردند یا نینجا ماینرها در نظر گرفته شده بود. در این پروژه تا زمانی که این افراد به استخراج مشغول بودند، شروع پروژه اعلام نشد بلکه پس از اینکه بیشتر سکهها استخراج شد، شروع پروژه DASH به عموم مردم اعلام شد. ICO انقلاب بسیار بزرگی ایجاد کرد، به این صورت که هر کسی با هر سرمایهای که دارد میتواند در این پروژهها سرمایهگذاری کند. به عنوان مثال دو خرده فروش به نام جو و بتی توانستند با پول ناهار خود در یکی از پروژههای ICO سرمایهگذاری کنند. هر چند از این پروژهها هم در گذشته و هم در حال حاضر برای کلاه برداری استفاده میشوند. اما سوال بزرگتر این است که چگونه این افراد توانستند با ایجاد یک سازمان غیرمتمرکز کلاهبرداری کنند؟ جواب آن بسیار ساده است. هر چند این افراد ادعا میکنند که در حال ساخت یک سازمان غیرمتمرکز هستند اما در حقیقت این گونه نیست!
برخی از پروژه های ICO بودجه 50 تا 70 درصد به سرمایه گذاران خرده فروشی اختصاص داده بودند. اما به سرعت این کار به یک تهدید تبدیل شد زیرا سرمایهگذاران معتبر دیگر نمیتوانستند در این بازار خریدهای بزرگی انجام دهند و به یک نهنگ ( به سرمایهگذاران بزرگی که بیشتر ارزهای دیجیتالی یک رمز ارز را دارند به اصطلاح نهنگ گفته میشود.) تبدیل شوند! VC ها با تأمین هزینه های زیاد بیشتر سیدها ( هنگامی که پروژه در ابتدای فعالیتش است به میزان سرمایهای که احتیاج دارد اصطلاحا SEED گفته میشود.) را به دست می آورند و به مؤسسات اینترنتی به مبلغ ده ها هزار دلار بالاتر از قیمت خرید میفروختند.
پروژه های اثبات هر چند که به اعتبار سهام انجام میشوند اما به یک وسیلهی اولیه برای استخراج سکه ها (به دست آوردن سهام) نیاز دارند تا افراد حاضر در این شبکه بتوانند از این طریق سهام مورد نظرشان را کسب کنند. بنابراین این امر مستلزم توزیع اولیه، قبل از شروع کار است. شما میتوانید کاری کنید که مانند برخی از شرکتها قطره قطره سهام به سرمایه گذاران برسد (بیت کوین) و یا اینکه به صورت انبوه آن را به سرمایه گذاران اختصاص دهید.
اخیراً پروژه هایی مانند Ravencoin و GRIN به صورت اجماع محلی راه اندازی شدند. همچنین در این پروژهها همانند بیت کوین از اثبات انجام کار برای تایید تراکنشها استفاده میشود.
حالا همه چیز یک قدم جلوتر رفته است و پروژه های زیادی هستند که به صورت IEO در حال لانچ شدن هستند. در این پروژهها توکن هایی که برای خرده فروشها در نظر گرفته شده است بسیار بدتر از پروژه های ICO است. اما مردم به این پروژهها اعتماد میکنند دلیل آن این است که به صرافی هایی که این پروژه ها را می فروشند، اعتماد دارند. افرادی که بر روی این پروژه ها سرمایه گذاری میکنند سرمایهگذاران خرده فروش و همچنین افرادی هستند که همیشه در ذهن شان علاقه به سرمایه گذاری بر روی بلاکچین غیرمتمرکز را داشتند . این افراد نگران شبکهی غیرمتمرکز، توزیع عادلانه و ایجاد یک جامعهی قدرتمند نیستند بلکه آنها تنها به انتهای این خط نگاه میکنند و آن چیزی نیست جز دریافت پاداش!
با این حال ، این ممکن است یک نکته اشتباه باشد ، زیرا بازار طی یک سال و نیم گذشته به طرز چشمگیری از سرمایه گذاری بلند مدت بر روی پروژه ها (HODLing coins) که تریدرها به آن اعتقاد داشتند به رویکرد پول بادآورده (gimmy money) تغییر یافته است .
این موضوع باعث شده تا تمرکز صنعت به سمت تحلیل تکنیکالی و ترید روزانه، مارجین تریدینگ (مارجین تریدینگ نوعی تجارت است که با استفاده از سرمایه یک شخص ثالت انجام میشود) و سوار شدن بر اتفاقات روز تغییر یابد.
با این وجود، ترید کردن بر روی ارزهای دیجیتال تنها به معنای ضرر نیست. نه اینکه بگوییم هیچ مشکلی در زمینه پول درآوردن از این طریق وجود ندارد ، اما روش های درست و غلط زیادی برای انجام آن وجود دارد.
برخی از پروژه ها رو به توسعه و سازندگی بیشتر (BUIDL) ادامه می دهند و به این ترتیب پروژه هایی که ارزش واقعی دارند ارزش شان دوباره افزایش پیدا خواهد کرد.
علاوه بر این ، به نظر میرسد فضای سرمایهگذاری بر روی ارزهای دیجیتال این نوع به دست آوردن پول را به راحتی یاد نخواهد گرفت زیرا پایدار نیست، این نوع سرمایه گذاری فقط به افراد ثروتمند پاداش می دهد و افراد بی تجربه را مجازات می کند.
موجهای مربوط به این نوع پروژهها با گذشت زمان کوچک و کوچکتر خواهند شد. سرانجام دستکاری های ناخوشایند در پشت صحنه بازار مشکل ساز خواهد شد. همچنین همهی ما به آنچه که بر روی آن سرمایهگذاری کردیم ، آگاه هستیم و همچنین میدانیم در پروژههایی که تخصیص کوین بیشتر به افراد حاضر در شبکه اختصاص داده شده باشد، به مرور زمان توجه افراد کمتری را به خود جلب خواهد کرد.
هرچه افراد بیشتری بیاموزند که چه تعداد ترفند در جریان است ، ساختار cryptocurrency پیچیدهتر خواهد شد، زیرا آنها متوجه ارزش عدم تمرکز شبکهی بلاکچین میشوند از طرفی میزان بیت کوین در حال رسیدن به بیشترین مقدار خودش است. بنابر این بهتر است مترصد فرصت باشیم و درک کنیم که سایر پروژه ها ممکن است ارزشمند باشند و هرکدام نیازهای بخش های مختلف بازار را برآورده کنند. اما ذکر این نکته ضروری است که بیت کوین هرگز نمی تواند صرفا یک سکه در صرافی Binance باشد. آنچه که به نظر می رسد مردم فراموش کردند این است که واقعا بیت کوین چیست.
اگر شما هم میخواهید بر روی بیت کوین و یا سایر ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید اما نمیدانید برای انجام این کار باید چه کاری انجام دهید همین حالا با تیم مشاورهی بینوست تماس بگیرید. این تیم براساس تجربهی بالایی که دارد میتواند به شما کمک کند تا بهترین سرمایهگذاری را داشته باشید.
آندریاس آنتونوپولوس (Andreas Antonopolus) معتقد است اگر یک پروژه 5 ویژگی زیر را داشته باشد یک بلاکچین است :
- باز بودن
- بدون مرز بودن
- بی طرف بودن
- مقاوم در برابر سانسور
- عمومی بودن
همه ما خوب است که هنگام تحلیل و پشتیبانی از هر پروژه Cryptocurrency ، این موارد را در صدر ذهن خود نگه داریم. اگر پروژه ای این 5 ویژگی را داشت بلاکچین است و اگر حتی با پروژه ای آشنا شدید که به شما سود بسیار زیادی می دهد اما این 5 ویژگی را نداشت اما به اسم بلاکچین به شما معرفی شد بهترین کار این است که بر روی این پروژه سرمایه گذاری نکنید. البته این بدان معنا نیست که پروژه هایی که متمرکز هستند هیچ ارزشی ندارند بلکه حتی پروژه های متمرکز نیز می توانند برای جذب سرمایه توکن به مردم ارائه کنند.
تجزیه و تحلیل فاندمنتال قوی هنوز اهمیت دارد زیرا هنوز پروژه هایی وجود دارند که عدم تمرکز را بدون هیچ مشکلی اجرا میکنند و یا پروژه هایی هستند که توکن های با ارزش و تضمین شده ارائه میکنند.
حالا نوبت به آن میرسد تا 25 نکتهای که در چک لیست تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال وجود دارد را به شما توضیح دهیم. یادتان باشد ممکن است حتی اگر همه چیز را به درستی انتخاب کنید باز هم امکان اینکه ارز دیجیتالی که انتخاب کردید سودآور نباشد وجود دارد پس باید به این نکته توجه کنید. البته لازم به ذکر است برای راحتی شما ما این 25 نکته را در به دو مقاله تبدیل کردیم که در این مقاله به 5 مورد این چک لیست میپردازیم و در مقالهی دوم سایر گزینههای چک لیست تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال را به شما توضیح خواهیم داد.
- HYPE (مطرح)
اگر در مورد یک پروژه ای صبحت زیاد شود به این معناست که پروژه هایپ شده است. شما باید در نظر بگیرید که آیا پروژه ای که میخواهید بر روی آن سرمایه گذاری کنید hype شده است؟ آیا این یک اشتیاقی است که در کوتاه مدت از بین می رود و یا اینکه صحبت در مورد این پروژه مدت ها ادامه خواهد داشت؟ جامعه حامی آن چقدر بزرگ است و آیا واقعی است؟ آیا پس از فروش توکن، تقاضای برآورده نشده وجود خواهد داشت؟
- LEGALITIES (قانونی)
آیا اساسا این پروژه صلاحیت قانونی و تایید حقوقی دارد؟ با توجه به T&C( شرایط و قوانین) آیا آنها میتوانند سر شما را کلاه بگذارند؟ آیا علاقه مندی در مورد این پروژه وجود دارد مانند: تبادل سکه قبل از اینکه استخراج صورت بگیرد(
در حال حاضر این کار غیر قانونی نیست اما در آینده میتواند غیر قانونی شود.)
- TEAM (تیم)
آیا تیم به خوبی طراحی شده است تا پروژه به خوبی روبه جلو حرکت کند؟آیا آنها یک مدیرعامل و مدیر توسعه قوی دارند؟آیا آنها شناخته شده و در میان اجتماع مردم هستند (ناشناس بودن ممکن است یک مزیت باشد یا عیب برزگ)؟ آیا توسعه دهندگان باتجربه برای ساختن آن به کمک این پروژه میآیند؟ چه کسی از این پروژه پشتیبانی می کند؟
- JUSTIFICATION (توجیه پذیری)
آیا این پروژه به blockchain احتیاج دارد؟آیا این ساختار بزرگ، به صرفه تر و بهتر از رقابت متمرکز و بدون blockchain است؟ آیا می توان همین کار را با یک بانک اطلاعاتی ارزانتر انجام داد؟
- TENETS (اصول)
آیا پروژه تمرکززدایی دارد ( برنامه ریزی شده است که غیرمتمرکز شود) تا در مدیریت ، توسعه ، اجماع (استخراج / جمع آوری) و توزیع به صورت غیر متمرکز عمل کند؟ چه مقدار از قدرت هشینگ ( به میزان انرژی که نیاز است تا یک تراکنش انجام شود اصطلاحا قدرت هشینگ گفته میشود.) در اختیار بنیانگذاران است؟ آیا شبکه منبع باز،عمومی و بی طرف است؟
برای اطلاعات بیشتر در مورد سایر گزینههای چک لیست تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال با ما همراه باشید به زودی این لیست را برای شما منتشر خواهیم کرد.