درحالیکه در روزهای گذشته تمام ارزهای دیجیتال با اصلاح قیمت مواجه بودند، پروژههای دیفای تا به اینجای سال 2020 روند صعودی داشتند. همچنین بازده بیشتری نسبت به بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال داشتهاند.
سرمایهگذاری روی بیت کوین در یک سال اخیر بازده منفی 4.35 درصدی داشته، در همین مدت، پروژههای دیفای (DeFi) سودهای چشمگیری را تجربه کرده است. اتریوم، ستون فقرات پروژههای دیفای در یک سال اخیر 86 درصد رشد قیمت داشته است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد دیفای میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
پروژههای دیفای حتی بیشتر از اتریوم بازده داشتهاند در لیست زیر، تعدادی از سوددهترین پروژههای دیفای در 12 ماه اخیر را مشاهده میکنید:
- Aave – 13,847.3%
- Yearn Finance – 2000%
- Synthetix Network – 1115.36%
- Kyber Network – 582.66%
- Chainlink – 572%
پروژههای دیگر دیفای نیز سودهای بسیار خوبی به همراه داشتهاند. حرکت صعودی در پروژههای دیفای، بهخاطر چندین عامل مهم است به عبارتی هم عوامل فنی و هم عوامل مربوط به بازار، همدیگر را تقویت کرده تا محیطی که امروز دیفای در آن قرار دارد، به وجود آید.
عوامل فنی پروژههای دیفای (DeFi)
در حوزهی ارزهای دیجیتال، هر جهش چشمگیر در توسعهی فنی یک پروژه، باعث افزایش موارد استفاده واقعی از آن پروژه نیز میشود و این موضوع فضای بیشتری برای افزایش ارزش پروژه فراهم میکند. برای مثال، میتوان به فضای سال 2015 نگاه کرد که استاندارد ERC-20 برای اولین بار راهاندازی شد.
استاندارد ERC-20 روش جدیدی را برای تأمین منابع مالی پروژههای بلاک چینی در پیشِروی توسعهدهندگان قرار داد که نتیجهی آن انفجار عرضه اولیهی سکه (ICO) در سال 2017 و روند صعودی ارزهای دیجیتال بود، این موضوع باعث شد تا قیمت بیت کوین به 20000 دلار برسد!
روند صعودی حاصل از ICOها، یک چرخه خودتقویتکننده ایجاد کرد، براساس این چرخه سرمایهگذارانی که به دنبال سودهای سریع بودند، در هر ICO ای که در حال افزایش ارزش بود، سرمایه گذاری میکردند و این گونه نقدینگی پروژه را افزایش میدادند.
در حال حاضر، دیفای دقیقا در شرایط مشابهی قرار دارد. در سال 2019، مراحل فنی توسعه دیفای در حال شکلگیری بود. اتریوم، لایهی اصلی زیرساختِ قراردادهای دیفای، قبلا در سال 2019 و در بستر برنامهنویسی سالیدیتی (Solidity) که روشی آسان برای ایجاد قراردادها است، توسعه یافته بود. سپس پروتکلهای دیفایِ اتریوم، یک محیط کامل برای قفل شدن (سپردهگذاری) کوینهای اتریوم به وجود آوردند. این محیطها از اساسیترین جنبههای دیفای هستند.
در دسامبر 2019، از هر 40 کوین اتریوم، یک کوین در پروژههای دیفای مانند میکر (Maker) و سینتتیکس قفل شده بود. سپس چین لینک که یک پلتفرم برای اوراکلهای غیرمتمرکز بود، ظهور کرد. چین لینک از اجزای اصلی اکوسیستم دیفای است؛ چراکه دادههای مورد نیاز برای پروژهایی مانند کامپوند (Compound) را فراهم میکند.
تلاقی تمام این عوامل به این معنی بود که اتریومهای بیشتری در پروژههای مختلف قفل میشدند و این موضوع باعث کاهش تعداد اتریومهای در چرخه میشد. در سال 2020 با ظهور پروژههای بیشتر، تقاضا برای اتریوم و توکنهای مربوط به پروژههای دیفای سر به فلک کشید. این موضوع باعث ایجاد حبابی شد که یادآور حباب ICO ها در سال 2017 است.
عوامل مربوط به بازار پروژههای دیفای (DeFi)
نیروهای عرضه و تقاضایی که در بازار قیمت دیفای را تعیین میکنند، ریشه در عوامل فنی دارند. یک سرمایهگذار معمولیِ ارزهای دیجیتال در مورد جنبههای فنی فناوری بلاک چین تخصص کافی ندارد و صرفا دنبال سود بیشتر است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد کاربردهای بلاک چین در صنعت این مقاله را مطالعه کنید.
این موضوع در حباب ICO ها مشهود بود، میلیاردها دلار سرمایه به صورت تصادفی در پروژههای مختلف وارد میشد اما بیشتر پروژهها کلاهبرداری بودند و وایتپیپرهای (به اولین توضیحاتی که در مورد یک ارز دیجیتال به کاربران داده میشود اصطلاحا وایت پیپر گفته میشود.) تخیلی داشتند.
براساس گزارشی که در سال 2018 از رتبهبندی ICO ها منتشر شد:
ما انتظار داریم برخی از پروژههایی که طرفداران زیادی پیدا کردند و سرمایهی قابلتوجهی جلب کردهاند، به دلایل مختلفی شکست بخورند. از این دلایل میتوان به درگیری بین بنیانگذاران، عدم ارائه فناوری وعده داده شده، عدم موفقیت در کاربردی کردن راهحلهای ارائهشده و استفاده برای کلاهبرداری اشاره کرد.
جیمی بورکی (Jamie Burkie)، مدیرعامل شرکت اوتلیر ونچرز (Outlier Ventures) نیز در سخنان خود به خوش خیال بودن سرمایهگذاران معمولی ارزهای دیجیتال اشاره کرده و گفت:
“ما میدانستیم آنچه که در اواخر سال 2017 رخ میداد، ناپایدار است. دلیل این ناپایداری این بود که هیچ زیرساخت ارزشمندی نداشت. ما که از لحاظ فنی با این صنعت آشنایی بیشتری داشتیم، میدانستیم که آن هیاهو جلوتر از فناوری حرکت میکند.”
اساسا سرمایهگذاران حوزه ارزهای دیجیتال بهدنبال پول هستند. دیفای، هم برای کسانی که بهدنبال سود هستند و هم کسانی که میخواهند ضررهای خود را جبران کنند، گزینه فوقالعادهای است.
سود از این جهت که بازار صعودی سال 2017 چشم بسیاری از افراد را به پتانسیل بالای سرمایهگذاری بلاک چین باز کرد. با پتانسیلی که دیفای برای سوددهی از خود نشان داده، سرمایهگذاران تلاش خود را برای رسیدن به موج جدید صعودی بازار شروع کردهاند.
جبران ضرر نیز از این جهت که بسیاری از سرمایهگذاران بعد از سقوط بازار در اوایل سال 2018، پشت دست خود را داغ کردهاند که وارد این حوزه نشوند. اما موج جدید پروژههای اتریوم در اواخر 2019 و اوایل 2020، امید به جبران ضررهای وارده از ICO ها را زنده کرده است. این امر باعث شده سرمایه گذاران FOMO( سرمایه گذارانی که ترس از دست دادن سرمایه را دارند به اصطلاح سرمایهگذار فومو گفته میشود.) وارد DeFi شوند و به جنبشی که از سال 2019 شروع شده، اضافه شوند.
قدرت اساسی دیفای
هر بازار مالی، اعم از سهام، کالا یا ارزهای دیجیتال، دو نوع سرمایهگذار دارد؛ سرمایهگذار اسمارت مانی (smart money) و دنبال کنندگان قیمتهای متوسط( به عبارتی سرمایه گذاران متوسط) . اسمارت مانی براساس مبانی بنیادی سرمایهگذاری میکند. برای مثال، زمانی که در سال 2017، سرمایهگذاران متوسط بهصورت چشمبسته پول خود را در هر پروژه ICO وارد میکردند، سرمایهگذار اسمارت مانی میتوانست پروژههای خوبی را که آزمایش خود را در طول زمان پس داده بودند را شناسایی کند.
پروژهای مانند تزوس (Tezos) یک نمونه عالی از ICO های سودآور است که نرخ رشد طبیعی و سالمی ثبت کرده. به طریق مشابه، برخی از سرمایهگذاران هوشمند قدرت دیفای را درک میکنند و بهطور فزایندهای در این پروژهها سرمایهگذاری میکنند.
بانکداری بدون نیاز به بانک
اکوسیستم دیفای یکی از مهمترین جنبههای فناوری بلاک چین است؛ به این دلیل که راهحلی برای بانکداری بدوننیاز به بانک فراهم میکند. میلیاردها انسان در جهان به خدمات بانکی دسترسی ندارند. دیفای، بعد از اینکه به صورت کامل توسعه پیدا کند، روشی بیسابقه برای دسترسی به خدمات مالی فراهم خواهد کرد.
وینی لینگهام (Vinny Lingham)، کارآفرین اینترنتی و مدیرعامل شرکت سیویک (Civic)، در این مورد میگوید:
“برای سالهای طولانی این روایت وجود داشت که افراد بیشتری باید به خدمات مالی دسترسی داشته باشند، این واقعیتی است که با آن روبهرو هستیم. اما سیستم بانکی موجود دارای مجموعه وسیعی از ریسکها، هزینهها، عواقب و همچنین سانسور در سطح جهانی است که مقیاسپذیری بانکها را دشوار کرده، نرخ بهره وامهای بانکی مثال خوبی از وضعیت سیستم بانکی است؛ به تفاوت فاحش مبلغی که دریافت و سپس بازپرداخت میکنید و همچنین به سودی که بانکها از این طریق به دست میآورند نگاه کنید. اگر با دقت به بانکها توجه کنید، خواهید فهمید که بانکها ذاتا نهادهای متمرکزی هستند. شما به بانک میروید، پول خود را به آنها میسپارید، آنها آن را قرض میدهند و شما سود دریافت میکنید. درواقع، خدمات مالی به طور کلی چیزی است که از پول شما مراقبت میکند و در ازای این خدمت، بخشی از پول را برمیدارد.”
جمعیت بزرگ بدون بانک در سطح جهانی فرصتی برای رشد بلند مدت DeFi فراهم میکند و بازار را در درازمدت به سمت خود جذب میکند.
توکنهای غیرقابلتعویض
راهحلهای لایه دوم برای مقیاسپذیری بلاک چین نیز که در فضای ارزهای دیجیتال در حال گسترش است، فرصت دیگری برای رشد پروژههای دیفای است. یکی از این فرصتها، توکنهای غیرقابلتعویض (NFT) است.
NFTها توکنهای رمزنگاریشدهای هستند که میتوان از آنها برای نمایش یک دارایی واقعی مانند املاک و مستغلات، سهام و داراییهای هنری استفاده کرد. فضای NFT هنوز در ابتدای راه است و عمدتا در دنیای بازیها مورداستفاده قرار میگیرد. یکی از پروژههایی که حرکت شتابانی در این فضا دارد، اوپن-سی (Open-Sea) است. این پروژه نسبتا جدید است؛ اما سرمایه گذار اسمارت مانی میتواند چنین فرصتهایی را که این پروژهها برای دیفای فراهم میکنند را شناسایی کند.
با وجود چنین عوامل بنیادی، یک حلقه خودتقویتکننده ایجاد خواهد شد که کاربران بیشتری را بهخاطر FOMO به این فضا جذب خواهد کرد.
پروژههای دیفای را باور کنید
جذابیت دیفای بهخاطر ترکیبی از پیشرفت فنی، FOMO و چشمانداز مثبتی است که بازار از پروژهها نشان میدهد. با گستردهتر و متنوعتر شدن بازار در حوزههای مثل توکنیزه کردنِ داراییها، احتمالا پروژههای دیفای در آینده به جذب سرمایهگذاران بیشتر ادامه خواهند داد.
اگر پس از خواندن این مقاله تصمیم گرفتید که بر روی یکی از پروژههای دیفای سرمایهگذاری کنید به شما پیشنهاد میکنیم اول با تیم مشاوره سرمایه گذاری بر روی بلاک چین و ارزهای دیجیتال «بینوست» تماس بگیرید.